۲۴ شهریور سال ۹۶ اخرین برنامه نیم سال اول از برنامه های گروه کوهنوردی سپهر رشت که مقصد آن صعود به منطقه آوینه روبار شفت بود، همه دوستان و همنوردان یکی پس از دیگری از ماشین ها پیاده و به دور هم در پپسی محل همیشگی جمع می شدند مینی بوس ها هم با کمی تاخیر رسیدند و افراد به دنبال شماره مینی بوس خود می گشتند و این هیاهو و همهمه طبیعی و دل انگیز بود، سر انجام ساعت ۶:۳۲ دقیقه حرکت کرده و از سمت جاده فلکده به سمت شفت رهسپار شدیم پس از عبور از روستای سیاه مزگی به روستای خرمکش رسیده و از مینی بوس ها پیاده شدیم.
هوا بسیار مطبوع و عالی بود و نسیم خنکی میوزید، گروه خود را اماده حرکت میکرد دوستان دسته دسته می شدند و از کنار جاده زیر پل در مسیر رودخانه ساعت ۸:۱۰ دقیقه پیمایش اغاز گردید. به خاطر بارش روزهای گذشته مسیر گلی بود و بسیاری از مسیرهای عبور با کمک کوهیار ها امکان پذیر شد.
زمان کوتاهی از پیمایش نگذشته بود که در سطحی نه چندان وسیع کنار رودخانه ایستادیم تا به صحبت های سرپرست گوش دهیم و از چند وچون این پیمایش عالی با خبر شویم نرمش صبحگاهی انجام شد و کوله ها بر دوش مجدد به راه افتادیم، مسیر جنگلی و بسیار زیبا بود صدای رودخانه از سمت راست به گوش می رسید به روستایی زیبای با خانه های گلی رسیدیم بعد از گذشت زمان کوتاهی باید عرض رودخانه را سپری می کردیم. که متاسفانه به خاطر سیلاب های هفته گذشته پل چوبی بر روی آن از بین رفته بود و با تکه سنگ ها و چوب های اندک مسیر عبوری نه چندان ساده بر رودخانه قرار داشت به کمک کوهیار های عزیز با زمانی طولانی دوستان از رودخانه عبور کردند. می دانستیم که قبل از رسیدن به محل صبحانه باز هم باید از رودخانه عبور کنیم پس خودمان را برای کمک رسانی آماده کرده بودیم. رودخانه هم اکنون در سمت چپمان قرار داشت آفتاب ملایمی از بین درختان می تابید و همچنان هوا مطبوع و عالی بود صدای شعر های محلی و آواز های دلنشین در صف به گوش می رسید.
ساعت ۹:۴۰ دقیقه پس از عبور مجدد از رودخانه به محل صبحانه رسیدیم فضای مسطح و پر از درختان بلند، زیر انداز ها را پهن کردیم و برای درست کردن چای آتشی زیبا افروخته شد، پس از صرف صبحانه همه گرد آتش آمدند و با خواندن آواز های دسته جمعی فضای زیبایی به وجود آوردند، پس از اعلام حرکت توسط سرپرست ساعت ۱۱ پیمایش آغاز شد صدای خنده ها در بین مسیر جنگلی میپیچید مسیر بسیار گلی بود و کمک کوهیاران بسیار الزامی، با کمک یکدیگر از مسیر گلی با شیب اندک عبور کردیم و باز از عرض رودخانه گذشتیم کوهیاران به داخل آب رفته بودند تا راحت تر بتوانند کمک کنند، البته آب بازی هم در لیست این کمک ها بود که به تفریح و شادی این برنامه افزوده بود.
کنار رودخانه دور هم گرد آمدیم تا دقایقی را به اولین برنامه آموزشی اختصاص دهیم آقای کامران کریمی در مورد گام برداری میزان آب رسانی به بدن و تغذیه های مناسب توضیحات ارزشمندی دادند که برای برخی از دوستان بسیار جالب بود این آموزش با گفتمان همراه شد و ساعت ۱۱:۵۴ دقیقه در ادامه مسیر هنوز صحبت هایی از آن به گوش میرسید، دیگر آفتاب شدت پیدا کرده بود و مسیر زیگزاک و کمی پر شیب شده بود رودخانه در سمت چپ و گروه با شیبی کمی تند به سمت بالا در حرکت بود ساعت ۱۲:۲۱ دقیقه به کلبه آقای صفری که کلبه ی چوبی زیبای آوینه روبار بود، رسیدیم.
دوستان بطری های خود را پر از آب کردند و به راه خود ادامه میدادند، زمانی برای ماندن نبود چون به محل نهار نزدیک بودیم به همین خاطر زمان زیادی را صرف ماندن در کنار کلبه نکردیم ۱۲:۴۷ دقیقه بود که به زمینی مسطح و مناسب برای ناهار خوردن و استراحت کردن رسیدیم کوله ها را زمین گذاشتیم و اطراق کردیم.
بعد از صرف نهار باز صدای آواز خوانی باعث جمع شدن دوستان به دور هم گردید ساعت ۱۴:۴۸ دقیقه کار فرهنگی که با موضوع شیون فومنی و یکی از اشعار زیبای او بود، انجام گرفت با تفاوتی اندک یک کار آموزشی دیگر توسط اقای کریمی انجام گرفت که کوله چینی و چیدمان هر چه بهتر کوله بود.
زمان به تندی سپری میشد برخی از دوستان به تماشای نمایشگاه عکس برنامه هایی که در این ۶ ماه انجام شده بود، می رفتند که نمایشگاهی ساده اما پر بار بود. بازی های دسته جمعی از جمله طناب بازی و بازی با اعداد که توسط پیشکسوت گروه اداره میشد، خنده بر روی لب همگان مینشاند، ساعت ۱۷:۰۷ دقیقه بعد از گرفتن عکس یادگاری به سمت مینی بوس ها راه افتادیم.
ساعت ۱۸:۱۰ در همان محل صبحانه جلسه پایانی و انتقادات و پیشنهادات را گذراندیم و در زمان ۱۹:۴۵ دقیقه به مینی بوس ها رسیده و آماده برگشت به شهر رشت شدیم مسیر برگشت کمی شلوغ و پر تردد شده بود با این وجود در ساعت ۲۱:۱۵ به رشت رسیده و یکی دیگر از برنامه های گروه را با ثبت خاطره ای خوش به پایان رساندیم.
هانیه بزرگ زاده
شهریور ۹۶