اشترانکوه، رشته کوهی تماماً صخره ای است که در شرق استان لرستان قرار دارد. این رشته کوه از غرب به شهر دورود، از شمال به شهرستان ازنا و از مشرق و جنوب به شهرستان الیگودرز محدود می شود. وجود قله های بلند این رشته کوه، بمانند کاروانی از شتر های پشت سر هم قرار گرفته ای است که باعث شده نام آن را شتر کوه .یاشترانکوه بنامند
گزارش این برنامه شامل ۳ قسمت مهم می باشند که هر کدام از مراحل در جای خود بسیار قابل اهمیت و پر از نکاتی است که در روند اجرای خود برنامه می تواند تاثیرگذار باشد و خالی از لطف است اگر مرحله ای را در این گزارش حذف کنیم.
دو هفته قبل از اجرای برنامه یعنی روزهای ابتدایی ماه خرداد زمزمه های این برنامه در جلسات گروه شروع شد. هر کدام از مسئولین گروه کمی نگران شیوه اجرای این برنامه بودند به دلیل اینکه متاسفانه در استان ما اجرای برنامه های خارج از استانی که دارای مسافت زیاد از استانمان باشد به ندرت اجرا می شود دلیل این قضیه را نمی دانم در کجا باید جست؟ در مسائل اقتصادی یا در نگرش جامعه کوهنوردی گیلان؟
نگرانی های کوچک هیئت مسئولین برای اجرای خوب برنامه منجر به پیگیری های مسئولانه با راهنمای خوب برنامه آقای مصطفی خلیلی شد. هماهنگی های انجام شده با راهنما قبل از اجرای برنامه شامل انتخاب مسیر مناسب برای صعود، تجهیزات لازم و چند نکته دیگر بود.
هماهنگی در مورد انتخاب مسیر صعود به این جهت بود که اطلاعیه ای مبنی بر صعود سراسری در منطقه اشترانکوه در سایت فدراسیون کوهنوردی درج گردیده بود و این مسئله می توانست بر روی مسیر صعود ما که قله گل گل بود به علت تردد زیاد در مسیر، تاثیرگذار باشد.
پس از ۳ جلسه متوالی هماهنگی های لازم و تصمیمات ضروری در مورد قبیل ثبت نام افراد، وسیله نقلیه، تدارکات و تجهیزات لازم اتخاذ شد. خلاصه ساعت ۲۳ مورخ ۱۳ خرداد ۹۳ دوستان شرکت کننده در برنامه یکی پس از دیگری در محل قرار گروه حاضر می شدند. بسیاری از اعضاء و دوستان همنورد گروه نیز برای بدرقه به محل قرار آمده بودند که این قضیه باعث دلگرمی زیادی شد و جالب اینجا بود که پس آمدن ۲۳ نفر از اعضای شرکت کننده در برنامه، ما متوجه شدیم که تعداد تیم بدرقه کننده از تیم صعود کننده بیشتر است.
مینی بوس هماهنگ شده طبق معمول اخیر مینی بوس ها با تاخیر ۴۰ دقیقه ای در محل حاضر شده ولی الحق و الانصاف مینی بوس تمیز و جاداری بود ولی تنها ایرادش نداشتن باربند بود. در یک همچنین برنامه هایی اهمیت داشتن باربند برای مینی بوس ها احساس می شود برای اینکه می توان راحتر در مینی بوس نشست ولی ایراد ندارد این مسائل برای ما کوهنوردان مسئله کوچکیست که با کمی صبر و شکیبایی حل
می شود. طبق قرار قبلی قرار بود که یک مینی بوس و یک سواری برای وسیله نقلیه در نظر گرفته شود ولی بدلیل کوله های چند روزه و سنگین مینی بوس ۲۱ نفره، ظرفیت ۱۹ نفر را نداشت.
یکی از همنوردان با هماهنگی با سرپرست برای آوردن سواری خود از تیم جدا شد و بقیه برای گرفتن صورتحساب راننده مینی بوس در میدان توشیبا به سمت میدان گیل منتظر ماندیم. پس از ۲۰ دقیقه حرکت مینی بوس به سمت قزوین آغاز شد. سواری هماهنگ شده از قبل قرار بود که ساعت ۳:۳۰ صبح حرکت کند و سواری دوم قرار شد که جلوتر از مینی بوس حرکت کند و در شهرستان ازنا توقف کند و تا رسیدن مینی بوس استراحت کنند.
برای رسیدن به مقصد مورد نظر از رشت به سمت قزوین و سپس از شهرهای بوئین زهرا، ساوه، اراک گذشتیم. پس از رسیدن به اراک از جاده ملایر به مسیر خود ادامه داده تا به دو راهی شازند-ازنا رسیدیم و از آنجا مسیر شهرستان ازنا را ادامه دادیم.
ساعت ۱۲ بود که در یک اتفاق خوشایند دو سواری و یک مینی بوس با هم به ازنا رسیدیم و در آنجا دوستان راهنمایمان را دیدیم. دوستانی بسیار مهربان، که به گرمی از ما استقبال کردند. پس دیدار با همنوردان لرستانی مان و گرفتن تصمیم در مورد قله مورد نظر که قله شاه تخت انتخاب شد، از میدان راه آهن به سمت روستای کمندان حرکت کردیم. در مسیر از زیرگذر خط آهن گذشتیم و ساعت ۱۲:۳۵ دقیقه به روستای سرسبز و زیبای کمندان رسیدیم و به سمت انتهای روستا رسیدیم و ماشین های سواری را در پارکینگ پارک کردیم و به جمع و جور کردن وسایل پرداختیم.
روستای کمندان در جنوب غربی شهرستان ازنا و در ارتفاع ۱۸۰۰ متری از سطح دریای آزاد قرار دارد. در روستا رودخانه ای پرآب جاری است که از چشمه ها و یخچال های طبیعی قلل شاه تخت و کل جنون سرچشمه می گیرد و از زیر قله تا روستا ادامه دارد. به همین دلیل بهمن های این منطقه بسیار معروف است چون هنگام ریزش بهمن در بسیاری مواقع تا روستا ادامه دارد.
از رو به روی تاسیسات آبرسانی مسیر خود را آغاز نمودیم در ابتدا از پل فلزی باریکی به آن طرف رودخانه پرآب کمندان رفتیم. برای لحظاتی توقف نمودیم تا سرپرست عوامل اجرایی برنامه را معرفی کند. پس از معرفی عوامل اجرایی، راهنمای خوبمان در مورد مسیر صعود توضیحات مفیدی دادند.
ساعت ۱۳:۱۵ حرکت خود را به سمت جنوب از پاکوبی که به صورت تراورس و در امتداد رودخانه است، آغاز کردیم. کمی جلوتر به سمت شرق متمایل شدیم و در طول مسیر همواره رودخانه در سمت راست ما بود. از کنار سنگ بزرگی به نام آرش که در سمت راستمان بود گذشتیم.
در مسیر قله های پیارو، شاه تخت و کول جنون به صورت بسیار زیبایی خودنمایی می کرد. به علت وجود تونل برفی در آن منطقه، باعث جذب گردشگر شده است. در ابتدای مسیر به علت وجود گردشگر تردد زیاد بود. تونل برفی نیز در سمت راست مسیر و در آن طرف رودخانه در یکی از دهلیز ها قرار دارد این تونل برفی دائمی است.
مسیرمان را در آن پاکوب مشخص ادامه دادیم تا اینکه ساعت ۱۴:۳۰ دقیقه به چشمه پرآب سرآب در ارتفاع ۲۴۱۶ متری رسیدیم. برای دقایقی در آنجا توقف کردیم تا هم آبی بنوشیم و نفسی تازه کنیم.
سیصد متر جلوتر به سنگ بزرگ کوروش در کنار رودخانه می رسیم. از چشمه سرآب مسیر به صورت تراورس به سمت راست و تا حدود ۵۰۰ متر امتداد دارد که ما را به پاکوب زیر چشمه ناصر هدایت می کند. در طول مسیر، پس از نیم ساعت گذشت از چشمه سرآب با کمی دقت و در هوای بدون مه جانپناه سلیمانی قابل مشاهده است.
ساعت ۱۶:۲۰ به چشمه پرآب دیگری که موسوم به چشمه ناصر است، رسیدیم. این چشمه را به پاس زحماتی که ناصر خوشه چین در راه ساخت جانپناه کامران سلیمانی کشید، به یاد او نامگذاری شده که آبی سرد و گوارا در فصل های گرم سال از آن سرازیر می شود. استراحت دوم را در این منطقه برای دقایقی کوتاه داشتیم.
چشمه ناصر محل خوبی برای چادر زدن و شب مانی است و در صورت شلوغ بودن جانپناه سلیمانی می توان از این منطقه برای شبمانی استراحت کرد. پس از استراحت در کنار چشمه به سمت چانپناه و شیب آخر مسیر به سمت شمال حرکت کردیم و با حوصله از آن گذشتیم و ساعت ۱۷:۲۰ دقیقه به جانپناه سلیمانی رسیدیم.
جانپناه کامران سلیمانی با گنجایش حدود ۲۵ تا ۳۰ نفر در ارتفاع ۳۰۲۸ متر قرار دارد. برای این جانپناه، آب را توسط لوله از بالادست به کنار جانپناه هدایت کردند. ماجرای ساخت این جانپناه نیز در نوع خود بسیار جالب است.
دو نفر از کوهنوردان اراک که برای صعود زمستانی قله کول جنون اقدام کرده بودند، موقع برگشت در همان محل جانپناه سلیمانی با هوای بسیار بدی مواجه می شوند و اقدام به درست کردن یک تونل برفی می کنند و ۴۸ ساعت را در آنجا می گذرانند و پس از دو روز هوا مساعد می شود. آن دو نفر در آن دو روز بسیار سخت و طاقت فرسا تصمیم گرفتند که اگر جان سالم از آنجا به در بردند در آن منطقه یک جانپناه بسازند به این ترتیب شد که آن دو یکی از بانیان ساخت جانپناه سلیمانی شدند که امروزه کوهنوردان زیادی از آن استفاده می کنند. جانپناه سلیمانی محل مناسبی برای شب مانی برای قله های شاه تخت و کول جنو می باشد.
پس از رسیدن به جانپناه، لباس های گرممان را پوشیدیم و به دستور سرپرست برای خلاص شدن از اسیدهای تجمع یافته لاکتیک در عضلاتمان، برای دقایقی حرکات کششی انجام دادیم. یک تیم از توسیرکان در طبقه بالای جانپناه مستقر شده بود. ما نیز در طبقه پایین مستقر شدیم. دو چادر نیز در بیرون از جانپناه، روی سکو زده شد.
پس از درست کردن و خوردن شام و کمی صحبت با دوستان همنورد، به کیسه خوابهایمان رفتیم تا برای صعود روز دوم خوب استراحت کرده باشیم. سرپرست نیز ساعت ۶ صبح را بیدار باش و ساعت ۷ را ساعت حرکت اعلام کرد.
صبح فردا با داشتن یک خواب خوب از کیسه خوابهامان بیرون آمدیم و پس از خوردن یک صبحانه خوب آماده حرکت شدیم. ساعت ۷:۲۰ دقیقه تمامی دوستان همنورد برای صعود در بیرون از جانپناه آماده بودند. از پشت پناهگاه به سمت شمال و آبشار کوچکی که از جانپناه نیز معلوم است با تعداد ۲۹ نفر همراه با همنوردان خوب لرمان حرکت خود را آغاز نمودیم.
پس از عبور از کنار آبشار که کمی هم دست به سنگ دارد، به صورت تراورس از یک برفچال عبور کردیم. به دلیل یخ زدن بستر برفچال، پاکوب ها با کلنگ توسط چند نفر از همنوردان توانمند درست می شد. بعد از عبور از برفچال با کمی دست به سنگ به بالای آبشار کوچک رفتیم و از کنار جوی آبی که این آبشار کوچک را به راه انداخته است به سمت برفچال دیگری حرکت کردیم.
از برفچال دوم نیز با احتیاط گذشتیم در اینجا گروهی دیگری را دیدیم که برای قله کول جنون اقدام کرده بودند. پس از عبور از برفچال دوم با کمی دست به سنگ شدن به دو راهی کول جنون و شاه تخت می رسیم که نام این منطقه چال سیاه می باشد. از این منطقه در سمت راست وارد یخچالی با شیب زیاد شدیم. در ابتدای پیمایش این یخچال بدلیل سفت بودن برف و نداشتن تجهیزات مناسب مانند کرامپون بعضی نفرات، سرپرست برنامه به همراه راهنما تصمیم گرفتند که تمام یخچال ثابت گذاری شود و دوستان همنورد با استفاده از ثابت ها و در فضایی ایمن صعود کنند.
حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ متر از آن یخچال به وسیله کارگاه کلنگ ثابت گذاری شد. تقریباً در انتهای این یخچال بودیم که سنگی از بالا با شدت به سمت پایین آمد و به پای یکی از همنوردان اصابت کرد که باعث زخمی شدن پا و جراحت کمی شد. در همین حین یکی از همنوردان از جلوی صف برای کمک به همنورد آسیب دیده از ناحیه پا اقدام می کند که متاسفانه خود او بر روی یخچال سر می خورد و زمانی که کلنگ خود را به زمین
می کوبد کلنگ از دستش رها می شود و به انتهای یخچال می رود. خوشبختانه حادثه ای بدی پیش نیامد و فقط از ناحیه مچ پا کمی دچار آسیب شد.
سرپرست یک نفر را برای جویا شدن از حال وی به انتهای یخچال فرستاد و او به دلیل درد در ناحیه پا از ادامه صعود منصرف شد و در همان منطقه ماند تا گروه از قله بازگردد. دوست همنوردی که برای جویا شدن از حال او به پایین رفته بود پس از نیم ساعت به گروه پیوست.
در نهایت پس از عبور از یخچال به خط الراس رسیدیم و به سمت چپ مسیر خود را ادامه دادیم و پس از دست به سنگ شدن از یک دسته سنگهای رسوبی با شیب خفته که ثابت گذاری شده بود، ساعت ۱۲:۲۰ دقیقه به قله بسیار زیبای شاه تخت اشترانکوه رسیدیم. دیدن نمای بسیار زیبای اطراف قله خستگی را از تنمان زدود.
هوا بسیار خوب بود. دوستان همنورد از آن منطقه زیبا برای گرفتن عکس های فردی و جمعی استفاده زیادی کردند تا خاطرات خوبی از این فضا بسازند. پس از خواندن سرود قله به صورت دسته جمعی، این قله زیبا را ترک کردیم و دوباره برای بازگشت تمامی مسیر از زیر قله تا انتهای یخچال را با کارگاه کلنگ یا گرفتن کارگاه از روی تخته سنگها، ثابت گذاری شد.
پس از فرود از یخچال به دوست همنوردمان رسیدیم که در آنجا منتظرمان بود که به اتفاق به سمت جانپناه حرکت کردیم. ساعت ۱۶:۴۵ به جانپناه رسیدیم. پس از خوردن نهار و جمع و جور کردن وسایلمان ساعت ۶ به سمت پایین حرکت کردیم. دوست همنوردمان که از ناحیه مچ پا کمی آسیب دیده بود، کمی زودتر از بقیه به همراه چند نفر دیگر به سمت پایین حرکت کرده بود.
هوا همچنان بسیار خوب بود، فضای بسیار صمیمی در گروه حاکم بود آواز های لری، گیلکی بسیار زیبایی خوانده می شد که هر کدام جذابیت خاصی برای دوستان لر و گیلک داشت. پس از گذشتن از چشمه ناصر و چشمه سردآب، ساعت ۹:۴۰ دقیقه به روستای کمندان رسیدیم.
در آنجا با اصرار دوست خوب راهنمایمان آقای مصطفی خلیلی مجبور شدیم که برای شام به منزل ایشان برویم. با خوردن شام در یک فضای بسیار صمیمی و شاد، از دوستان لرمان بسیار تشکر کردیم و با امید به اینکه به زودی برای صعود یکی از قلل منطقه گیلان به اینجا آمده تا بشود بخش کوچکی از زحماتی که برایمان کشیدند را بتوانیم جبران کنیم به یکدیگر بدرود گفته و از هم جدا شدیم. ساعت ۱۲:۲۰ دقیقه مینی بوس ما از ازنا به سمت رشت حرکت کرد و ما ساعت ۱۱:۱۵ به شهر رشت رسیدیم.
در انتها باید از دوستان همنورد استان لرستان بخاطر زحمات بسیار زیاد در این برنامه سپاسگزار بود.
مصطفی خلیلی: مسئول باشگاه کوهنوردی پیارو
آقای هاشمی: رئیس هیئت کوهنوردی شهرستان ازنا
آقای سپهر: دبیر هیئت کوهنوردی شهرستان ازنا
آقایان: عزت میری، جودکی و ترابی از اعضای باشگاه کوهنوردی پیارو
با تشکر از توجه شما
کمیته فنی گروه کوهنوردی سپهر
سلام ودرود بی پایان خدمت دوستان وهمنوردان عزیز گروه کوهنوردی سپهر رشت .بسیار خرسند وخوشحالیم که توانستیم یک رو ز مفرح را برای شما عزیزان فراهم کنیم.
گزارش جالبی بود استفاده کردم. از نگارنده این گزارش نهایت تقدیر وتشکر را دارم.
خواستم عرض کنم خدکتتون اگه مجددا هوس کردید که به منطقه اشتران تشریف بیارید قدمتون روی چشم .ما منتظر قدوم مبارکتون هستیم.شاد باشید وبهروز