قله برف انبار با ارتفاع ۳۲۰۰ در جایگاه بلندترین قله استان قم می باشد. از شمال به روستای” کرمنجان” و شمال شرق آن روستای ” فردو ” و روستاهای “واران و ” زر” در جنوب قله قرار دارند. همچنین قله های پلنگ آبی در غرب و در شرق آن قله” سلطان سعد شاه” واقع شده اند. قله برف انبار در ۶۰ کیلومتری جنوب شهر قم و در باغهای جنوبی روستای فردو از توابع بخش کهک واقع شدهاست. وجه تسمیه نام برفانبار برگرفته از وجود درهای به عمق ۶۰۰ متر در کنار قله میباشد که باعث شده است برف در فصل زمستان به میزان زیادی در آن انباشته گردد، به طوری که با گذشت فصول سرد و بعضاً تا فصل تابستان نیز این دره مملو از برفهای یخ زدهاست. در کوهپایه برف انبار دو چشمه آب سرد وجود دارد که از دل کوه و سه چال برف خیز برف انبار جریان مییابند و به باغهای انبوه فردو منتهی میشوند. از مشخصه های این قله نصب چهار میله بلند در مسیر و به فاصله تقریبا مساوی در طول مسیر است که علی رغم مشخص بودن مسیر قله در فصل های بدون بارش، هدایت گر مطمئنی جهت تشخیص مسیر صعود، به خصوص در فصل زمستان می باشد.
چهارشنبه نهم بهمن ماه ۹۸، ساعت ۲۳ همنوردان در محل قرار تعیین شده گردهم آمدند. نکته جالب توجه و دوست داشتنی چنین برنامه های دو و یا چند روزه، استقبال دیگر همنوردان باشگاه است که برای بدرقه و دلگرمی در محل قرار حاضر می شوند و همیشه باعث خوشحالی و روحیه همنوردان شرکت کننده در برنامه میشوند، عکس قبل از حرکت ماشین هم تبدیل به یک مسئله جدایی ناپذیر برنامه های چند روزه شده است.
ساعت ۲۳:۲۰ دقیقه با کمترین تاخیر نسبت به برنامه های چند روزه قبل، با یک دستگاه اتوبوس و با تعداد ۳۰ نفر به سمت شهر قم حرکت کردیم. با اینکه همه دوست داشتند در ماشین بازی های دسته جمعی و آهنگ گوش دهند ولی با صحبت سرپرست، تصمیم گرفته شد که تلاش کنیم خواب خوبی داشته باشیم تا فردا از صعودمان لذت ببریم و بازی های دست جمعی را هم برای موقع برگشت از شهر قم بگذاریم.
خلاصه شب را بسیار راحت در اتوبوس استراحت کردیم. ساعت ۷ صبح به قم رسیدیم. در کنار فروشگاه بزرگ با امکانات مناسب نگه داشته شد تا صبحانه بخوریم. پس از خوردن صبحانه به سمت بخش کهک و روستای فردو حرکت نمودیم.
ساعت ۹ صبح بعد از عبور از روستاهای قبادبزن، میم، ویریج، خاوه به روستای فردو و امام زاده بوره که تقریبا ابتدای محل صعود است، رسیدیم. از اتوبوس پیاده شدیم و پس از جمع و جور کردن وسایل و تجهیزات مان، به دور هم جمع شدیم تا به صحبت های سرپرست و عوامل اجرایی برنامه گوش دهیم. پس از آن با انجام حرکات کششی و نرمشی به گرم کردن برای شروع صعود مشغول شدیم.
همه چیز برای یک صعود خوب مهیا بود. ساعت ۹:۲۰ دقیقه صبح روز پنجشنبه ۱۰ بهمن از کنار امام زاده بوره با ارتفاع ۲۳۲۵ متری با گامی آرام و پیوسته به صورت منظم از فرعی سمت راست جاده، قبل از امامزاده بوره که متاسفانه هیچ تابلویی هم ندارد و فقط نشانه آن دروازه آهنی و باز در ابتدای آن بود، پیمایش مان را آغاز نمودیم. لازم به ذکر است این جاده خاکی قبل از امامزاده به مسافت حدود ۳ کیلومتر است که ماشینهای سواری یا مینی بوس میتوانند درآن تردد کنند و تا چشمه اول را با ماشین بروند و از آنجا صعود را آغاز کنند.
بعد از گذر از باغات میوه که نشانه های آن لوله آب پلی اتیلن مشکی با آب زلال جاری و ارتفاع ۲۵۰۰ متر از سطح دریا است و با عبور از اولین چشمه، از دره ای موسوم به دره زهاب، محل کمپ عشایر، تقریبا یکساعت و سی دقیقه، ساعت ۱۰:۵۰ دقیقه به چشمه دوم رسیدیم. (مسیر امامزاده تا چشمه دوم حدود یک ساعت و نیم میباشد که اگر تا چشمه اول با ماشین طی شود حدود یک ساعت از این زمان کم میشود.)
در اینجا برای دقایقی توقف کردیم تا از آب و تنقلات مان استفاده کنیم از اینجا به بعد وزش باد بیشتر و سردتر شد. هوا در مجموع خوب ولی سرمای منطقه با وزش باد تقریبا زیاد بود.
از سمت راست چشمه، از یک مسیر پاکوب خیلی مشخص، با شیبی حدود ۴۰ الی ۵۰ درجه پیمایش مان را ادامه دادیم تا به یال برسیم. بعد ازحدود ۱۰ دقیقه پیمایش، نسبتا شیب ملایم و یکدست می شود و تا قله ادامه پیدا می کند البته بیشترین شیب را در چند دقیقه ای پایانی قله سپری میکنیم.
لازم به ذکر است در طول فصول خشک سال مسیر صعود دارای پاکوب بوده و کاملا مشخص است اما در فصل زمستان به دلیل پوشش زمین از برف بهتر است با کمک راهنمای محلی آشنا به منطقه و یا ترک جی پی اس مسیر را طی کرد که ما به دلیل اینکه راهنمای هماهنگ شده برای حضور در برنامه، بیمار شده بودند، با استفاده از فایل جی پی اس و گزارش ها و صحبت با افراد آشنا به منطقه توانستیم به راحتی مسیر قله را شناسایی و صعود نماییم.
قابل به ذکر می باشد که بعد از رسیدن به یال اگر هوای بدون باد، مه و گرد و غبار داشته باشیم به راحتی میتوانیم بام ایران زمین، قله دماوند را ببینیم. همچنین در طول مسیر چهار میله بلند قرار دارد که هدایتگر مطمئنی برای کوهنوردانی که جیپیاس یا راهنما ندارند می باشد و مسیر صعود را در شرایط جوی مهآلود مشخص میکنند. در این قسمت اولین میله قرار داشت. با ادامه مسیر بر روی یال ساعت ۱۱:۵۰ ظهر با توجه به توان اعضای گروه، سرپرست برنامه اعلام استراحت کردند. در اینجا نیز دومین میله مسیر رو میتوان دید.
گام همچنان پیوسته و خوب بود. برعکس آنکه شنیده بودیم مسیر صعود قله برف انبار همیشه پرتردد می باشد ولی در روز صعود ما فقط یه تیم سه نفره در حال صعود به قله بودند. بعد از ۲ تا ۳ دقیقه استراحت به مسیرمان ادامه دادیم و ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه روی خطالرأس قرار گرفتیم و مسیر حرکت به سمت قله را طی کردیم. در تمام مسیر پیمایش بر روی خطالرأس نمایی زیبا از قله دماوند را در سمت چپ مان به سختی مشاهده نمودیم که مشاهده آن بسیار لذت بخش بود.
در طول مسیر همچنان میلههای بلند برای اطمینان کوهنوردان قرار داشت. یال کوه پوشیده از برف بود و با گذراندن مسیر ساعت ۱۳:۱۵ دقیقه پس از گذر از شیب کوتاه زیر قله، به قله زیبا و دوست داشتنی برف انبار رسیدیم. همنوردان بعد از انداختن عکسهای یادگاری و ثبت حضورشان برروی قله به دلیل سرمای هوا و وزش باد شدید به سمت جانپناه که چندمتر پایینتر از قله ساخته شده است، رفته و به استراحت و صرف نهار پرداختند. جانپناه ظرفیت تقریبا ۶۰ تا ۷۰ نفر را دارد.
بعد از دقایقی استراحت، مجدد به سمت قله برگشته و سرود دستهجمعی بر روی قله را سرودیم و ساعت ۱۴:۱۰ دقیقه شروع به برگشت کردیم. مسیر برگشت گروه همان مسیر صعود بود و به دلیل پوشیده بودن مسیر از برف و تا اندازه ای یخ، با احتیاط گام برمیداشتیم. ساعت ۱۶:۳۵ دقیقه بعد از گذر از چشمه دوم و چشمه اول و عکس انداختن کنار آبگیر بسیار زیبا به پای اتوبوس مان رسیدیم.
بعد از تعویض لباس و کفش هایمان سوار اتوبوس شدیم و به سمت شهر قم حرکت کردیم. نکته جالب در طول مسیر این نکته بود که ماشین راهنمایی رانندگی اتوبوس مان را متوقف کرد و گفت که این جاده برای تردد اتوبوس ممنوع می باشد! در صورتیکه گزارشات و صحبت های راهنمایانمان حاکی از این مسئله بود که بسیاری از گروه ها و باشگاه با اتوبوس برای صعود به این قله از شهرهای مختلف می آیند.
در همان مکانی که برای صبحانه توقف نموده بودیم برای صرف شام نیز به همانجا رفتیم. شاممان آش رشته بسیار خوشمزه ای بود که یکی از همنوردان برایمان از قبل آماده کرده بودند که بسیار غذای مناسب و خوبی بعد از یک صعود زمستانه و سرد است. پس از خوردن آش بسیار لذیذ سوار اتوبوس شدیم و به سمت رشت رهسپار گشتیم. در اتوبوس جلسه پایانی برای مطرح شدن انتقادات و پیشنهادات همنوردان از برنامه برگزار گردید. پس از اتمام جلسه پایانی با بازی پانتومیم و شعرخوانی های دست جمعی گذر زمان را متوجه نشدیم. در نهایت ساعت ۳:۲۰ دقیقه صبح روز جمعه به شهر رشت رسیدیم.
سامره داشاد