محمد صداقتی کوچصفهانی
آذر ۹۸
طبق تقویم برنامه شش ماهه دوم باشگاه کوهنوردی سپهر رشت، قرار بر این شد تا در روز هشتم آذر ماه برنامه در منطقه زیبای سوته اجرا شود. سوته از ییلاقات زیبای منطقه سیاهمزگی شفت است که در بالادست روستای مزگده و در مسیر راه مزگده به دایله سر قرار دارد و زیر مجموعه فومنات می باشد. ارتفاع این ییلاق زیبا ۱۶۵۰ متر از سطح دریاست، مسیر این منطقه جنگلی و در ییلاق بالا دست به صورت دشتی می باشد و در هر فصلی دیدنی است.
بعد از چندین روز باران متوالی و بارش برف در ارتفاعات خوب شدن هوا نوید یک برنامه پاییزی عالی را به ما می داد تا پس از چندین هفته برنامه های عمومی و سبک همنوردان برای برنامه های سنگین تر آماده شوند. صبح جمعه با انرژی مضاعف برای یک برنامه خوب در ساعت ۵ صبح گردهم آمدیم و پس از گرفتن جیره های غذایی برای صبحانه و ناهار که به نظر بسیار لذیذ می آمدن سوار بر مینی بوس ها شدیم و پس از ۲۰ دقیقه شهر باران های نقراه ای را به سوی فومن ترک کردیم. جهت جلوگیری از اتلاف زمان صبحانه را در مینی بوس صرف کردیم و ساعت ۷ به ورودی قلعه رودخان رسیدیم و پس از پیاده شدن از مینی بوس ها برای گوش دادن به صحبت های سرپرست جمع شدیم. خبر بد برنامه تسلیت برای در گذشت دوست و همنورد عزیزمان محمد نعمتی بود که شب قبل همه ما را در شوکی فرو برد و برای بسیاری از ما قابل باور نبود. سپس با معرفی عوامل اجرایی برنامه توسط سرپرست و صحبت های راهنما درباره مسیر و همچنین نرمشی سبک در ساعت ۷٫۲۵ دقیقه حرکت خود را آغاز نمودیم.
برای رفتن به سوته ما مسیر قلعه رودخان را انتخاب نمودیم اگرچه راه از سمت روستای مزگده و رفتن به مته خانی نیز وجود دارد. ما از ورودی قلعه رودخان شروع به حرکت نمودیم و بعد از عبور پله ها و پل ابتدای مسیر قلعه قرار بود مسیر خود را با عبور از رودخانه به سمت شرق ادامه دهیم اما با توجه به بارش های چند روز اخیر و بالا آمدن آب رودخانه از مسیر پل بازگشتیم و کمی در پایین تر راهی را برای عبور از رودخانه پیدا نمودیم که مقداری از مسیر پاکوب اصلی سخت تر بود و تا حدودی باعث شد خواب از سر تعدادی از دوستان ما بپرد و همه همنوردان را متوجه بالاتر بودن سطح برنامه از یک برنامه عمومی نمود. شیب ایتدایی مسیر کمی تند بود اما گام گروه مناسب بود و ما به خوبی مسیرمان را از یال به سمت جنوب شرقی ادامه دادیم یکساعت بعد از بالا رفتن، منطقه ویزه که در شرق ما وجود داشت و پایین دست آن را کاملا مه پوشانده بود مشخص بود با عبور از شیب ابتدایی به درختان اربه رسیدیم و راهمان را از میان درختان اربه ادامه دادیم و چیدن اربه وقفه های دو، سه دقیقه ای در حرکت ایجاد نمود ( اربه از درختان بومی جنگلهای کرانه جنوبی دریای خزر است و بیشتر در جلگهها و حتی تا ارتفاع ۱۱۰۰ متر از سطح دریا میروید. میوه اربه کمی شیرین و گس است؛ خرمالو که در بازارهای سراسر کشور به وفور موجود است در حقیقت نوع پیوند یافته این درخت است. از آنجا که دوشاب دارای طبع گرم است بیشتر در فصل زمستان مصرف میشود.)
در ساعت ۸٫۴۵ از کنار چپری که برای گوسفندان ساخته شده بود عبور کردیم و سرپرست استراحتی ۲ دقیقه ای داد و نکاتی را درباره استفاده از باتوم برای همنوردان ذکر کرد. حدود یک ربع بعد دیواره قلعه رودخان از میان مه خود نمایی میکرد و یال ویزه در سمت غربمان بود با نگاهی به جنوب مته خانی برفی نیز دیده میشد و هیجان رسیدن به منطقه برفی انرژی گروه را مضاعف نمود. ساعت ۹٫۳۰ از منطقه ای سنگی که در میان آنها درختان اربه هم وجود داشت گذر کردیم و پس از استراحتی ۵ دقیقه ای و گرفتن چند عکس یادگاری به حرکت خود ادامه دادیم. حرکت در این منطقه جنگلی با درختانی که هر کدام ظاهری متفاوت با دیگری داشت به همراه خش خش برگهای پاییزی که سرتاسر مسیر را پوشانده بودند برای همه همنوردان خوشایند بود و در مسیر گاهی سوژه های عکاسی جالبی به چشم دوستان می آمد.
در این قسمت پاکوب کاملا واضح بود و حتی در قسمتی کوتاه سنگها به مانند سنگفرش خیابان مسیر را هموار نموده بودند و مته خانی را در جنوب غربی خود میدیدم؛ در ساعت ۱۰٫۱۵ دقیقه حرکت خود را به سمت جنوب ادامه دادیم و از کنار جوی کم آبی گذر کردیم که به نظر برفاب هایی که از بالا دست جاری می شدند بودند و کمی جلوتر صدای رودخانه ای که از بالا دست جاری شده بود به سمت جنوب حرکت کردیم و وارد منطقه ای که درختان کونوس که در فارسی با نام ازگیل شناخته می شود رسیدیم و با استراحت ۵ دقیقه ای سرپرست در این منطقه نفسی تازه کردیم.
ساعت ۱۱٫۳۰ دقیقه را نشان می داد و ما از منطقه ای پاییزی و زرد و نارنجی عبور کرده بودیم و حالا در این منطقه نشانه هایی از برف مشاهده می شد و در مناطق مختلف برف های کمی انباشته شده بود. ۴۰ دقیقه بعد به دو راهی علیسرا – سید محله رسیدیم و میسر را به سمت غرب ادامه دادیم بعد از بیست دقیقه از رودخانه ای کوچک عبور کردیم و کم کم منطقه سفید پوش شده بود و گاهی برای شوخی گلوله های برفی به سمت هم پرتاب میکردیم . در ساعت ۱۲٫۵۰ منطقه ای از کنار پاکوب زمین رانش کرده بود و می توان آن را به عنوان نشانه برای پیدا کردن مسیر قرار داد.
از این جای کار برف کاملا منطقه را پوشانده بود و سرپرست چند نفر را برای برف کوبی به جلوی گروه فرستاد تا آموزش های برف کوبی را برای برنامه های برفی و زمستانی به آن ها بدهد. در مسیر رد پای حیوانات بر روی برف را می شد به وضوح دید. دقایقی بعد از منطقه جنگلی خارج شدیم و وارد منطقه دشتی سوته شدیم و پس از عبور از نزدیکی کلبه ای، قله های نهراب، خره کش و ونی را می توانستیم به خوبی ببینیم با گروهی که از فومن و از مته خانی به سوته آمده بودند نیز روبرو شدیم که آنها به سمت کلبه سوته رفتند. در بالا دست دشت چند درخت کنار هم و یک شیر آب وجود داشت و همه در این منطقه جمع شدیم. ساعت ۱:۲۰ پایان صعود در منطقه سوته اعلام شد. پس از گرفتن عکس یادگاری در منطقه سوته پایین دست که وجود برف زیباییش را دو چندان کرده بود و خورشیدی که بر آن می تابید و برف ها را درخشان تر می کرد و خوردن لقمه های ناهارمان و همچنین استراحت چند دقیقه ای، ساعت ۱:۴۵ به سمت پایین بازگشتیم. لازم به ذکر است اگر مسیر را از این منطقه به سمت بالاتر ادامه دهیم به سوته بالا ( به گفته محلی های آن منطقه )، زرده خانی میرسیم و از آنجا می توان به سمت مته خانی یا زین دشت حرکت کرد.
خوشبختانه لباس ها و تجهیزات همنوردان مناسب بود و مشکلی در مسیر برفی برگشت نداشتیم. پس از عبور از برفها به منطقه خشک تر رسیدیم و با استراحتی ۱۰ دقیقه ای مسیرمان را به سمت پایین ادامه دادیم. باتوجه به کوتاه بودن روزها در پاییز از حدود ساعت ۵ یکی یکی چراغ های پیشانی روشن شد و مسیر را در تاریکی پیمودیم و منظره زیبا و تجربه خوبی برای همه بود. در ساعت ۶٫۳۰ دقیقه جلسه پایانی گروه برگزار شد و همنوردان به بیان نظرات خود درباره برنامه پرداختند و بعد از آن پس از عبور از رودخانه و ورودی قلعه رودخان به مینی بوس ها رسیدیم. ساعت ۷٫۱۰ دقیقه را نشان میداد و یک روز عالی به پایان رسیده بود و همه همنوردان پس از خداحافظی با یکدیگر سوار مینی بوس ها شدیم، به سمت رشت حرکت کردیم و خاطره صعود به سوته را به همراه عکس های یادگاریمان به خانه بردیم.