سیاه گوک یکی از قله های شمالی کوهستان علم کوه و تخت سلیمان در منطقه البرز مرکزی است که در استان مازندران و بخش کلاردشت واقع شده است. سیاه گوک شرق پناهگاه سرچال است و مسیر رایج صعود به آن هم از جناح شرقی می باشد. سیاه گوک ها در حقیقت دو قله نزدیک به هم هستند که بر روی خط الراس شمالی جنوبی قرار دارد. قله سیاه گوک شمالی حدود ۵۰ متر کوتاهتر از سیاه گوک جنوبی است. این قله ها از سمت شمال به قله های میشچال، رستم نیشت، تخت رستم و کالاهو و از جانب جنوبی به وسیله دندان اژدها به قله تخت سلیمان و در ادامه گردنه شانه کوه و گرده آلمان ها و در نهایت به قله علم کوه متصل هستند. سیاه گوک از جناح شرقی به منطقه سرچال منتهی است و از جناح غربی به منطقه دره سه هزار منتهی می شود.
پس از گذر از برنامه صعود به قله های سردگاه و شاه معلم شبانه طبق برنامه شش ماهه اول سال گروه نوبت به برنامه چالون به سیاکمان رسید. از ابتدای سال شور و هیجان خاصی در اعضاء و همنوردان گروه به وجود آمده، تحرک و پویایی در جای جای گروه احساس می شود. شرکت در تمرین ورزش شهری گروه برای آمادگی بیشتر در برنامه ها نشان می دهد که پتانسیل خوبی وجود دارد و فقط باید به درستی هدایت شود تا به بهترین شکل نتیجه دهد.
تاریخ صعود به قله چالون به سیاکمان ۸ و ۹ مرداد یعنی جمعه و شنبه که روز تعطیل بود برنامه ریزی شده بود. از ابتدای هفته زمزمه هوای نامساعد و برفی بود که باعث تردید در اجرای برنامه شد. در جلسه هفتگی قبل از برنامه تمام برنامه ریزی ها برای اجرای هر چه بهتر برنامه انجام شد و روز بعد، یکشنبه ثبت نام ها هم طبق روال انجام گردید و بنا بر این بود که برنامه اجرا میشود. متاسفانه روز دوشنبه سایت هواشناسی هوای روز شنبه یعنی روز صعود به قله را برفی با باد زیاد پیش بینی کرد. بعد از صحبت های زیاد تصمیم گرفتیم که منتظر بمانیم تا پیش بینی هواشناسی را برای یک تا دو روز آینده ببینیم چون هر چه نزدیکتر به تاریخ موردنظرمان شویم احتمال پیش بینی درست هواشناسی بیشتر می شود.
سه شنبه ۵ مرداد ماه با کمال تعجب هوای کامل برفی روز شنبه تبدیل به هوای نامساعد فقط در شب شد. بالاخره آخرین پیش بینی سایت هواشناسی بدین گونه بود که جمعه شب و شنبه شب هوای بارانی در ارتفاعات پایین و برفی در ارتفاعات بالا خواهیم داشت. با توجه به این شرایط و صحبت های زیاد هیئت مسئولین گروه تصمیم بر آن شد که برنامه اجرا گردد.
ساعت ۱۲ بامداد چهارشنبه شب در محل پپسی حاضر شدیم تا سوار مینی بوس شویم. در یک حرکت بسیار ناباورانه بسیاری از اعضاء و دوستان و خانواده شرکت کنندگان در برنامه در محل پپسی برای بدرقه آمده بودند. تعداد بدرقه کنندگان چند برابر تعداد شرکت کنندگان در برنامه بود. بدرقه دوستان باعث دلگرمی هر چه بیشترمان شد.
خلاصه ساعت ۰۰:۳۵ دقیقه بامداد با سرپرستی آقا سیروس فتحی توانمند گروه و با مینی بوس سیترای آقا ایرج مهربان با تعداد ۱۵ نفر از همنوردان گروه راهی کلاردشت شدیم. در مینی بوس به دستور سرپرست برنامه سعی کردیم استراحت کنیم تا برای صعود فردا آماده باشیم از طرفی هر کدام از بچه ها به نوبت هر دو ساعت کنار آقا ایرج می نشستند تا آقا ایرج که به رانندگی در خواب! معروف است به خواب نرود.
خلاصه بعد از رسیدن به عباس آباد به سمت چپ جاده کلاردشت- عباس آباد تغییر مسیر دادیم و پس از عبور از جاده کوهستانی و بسیار زیبای کلاردشت به رودبارک رسیدیم. ساعت ۷:۳۵ دقیقه صبح با همان مینی بوس مان به قرارگاه ونداربن در ارتفاع ۲۳۰۰ متر رسیدیم. از مینی بوس پیاده شدیم، جمعیت زیادی در آنجا به قصد صعود به قله های مختلف منطقه در آنجا حضور داشتند. طبق آمارهای ارایه شده توسط قرارگاه ونداربن تعداد کوهنوردان حاضر در منطقه از سال های گذشته بسیار بیشتر بود. عده ای مشغول هماهنگ کردن با مسئولین قاطر ها، عده ای مشغول هماهنگی با نیسان برای رسیدن به تنگه گلو برای صعود به قله علم کوه از مسیر حصارچال و عده ای مشغول جمع و جور کردن لوازم و تجهیزات خود برای صعود بودند.
به دستور سرپرست صبحانه مختصری در آنجا خوردیم و با کوله باری سنگین ساعت ۹ از قرارگاه ونداربن به سمت پناهگاه سرچال حرکتمان را آغاز کردیم.
از آبادی ونداربن قله ۴۰۰۰ متری پسندکوه قابل مشاهده است. با گذر از دره زیبای بریر به گوسفندسرای بریر می رسیم جایی که ماشین های شاسی بلند تا آنجا می توانند بیایند. البته شاید ماشین های معمولی هم با تحمل سرعت گیر های طبیعی بتوانند به آنجا برسند.
پس از عبور از پل دوم به تابلوی زرد رنگی می رسیم که مسیر دو راهی کلجاران-علم کوه را مشخص می کند یعنی سمت راست به کلجاران و سمت چپ به علم کوه و تخت سلیمان منتهی می شود. با گامی آرام و پیوسته در پاکوبی بسیار مشخص بعد از یک ساعت کوهپیمایی به سنگی بزرگ که معروف به سنگ کشتی ست، و زیر آن آب جاری است، رسیدیم. قبلا برای برداشتن آب از آب زیر سنگ استفاده می کردیم ولی اخیرا آب را با لوله ای در سمت راست سنگ کشتی در مکان مناسبی هدایت کرده اند که آب برداشتن را از قبل راحتر نمود. لازم به ذکر است که در اکثر مسیر همواره سردآب رود در سمت چپمان قرار دارد.
پس از استراحتی کوتاه مسیرمان را با شروع شیبی تقریبا تند ادامه دادیم تا به منطقه ای به نام پیت سرا رسیدیم و دقایقی در آنجا برای خوردن آب و تنقلاتی اندک توقف نمودیم. پس از دقایقی کوهپیمایی حال یکی از همنوردان به یکباره بد شد به طوری که بیحال به زمین افتاد، پس از کمک مسئولین امداد برنامه به او و بهتر شدن حال نسبی او سرپرست تصمیم گرفت که دوست همنوردمان به همراه همنورد دیگری به قرارگاه ونداربن برگردند. قبول این مسله که با توجه به همه توانایی هایی که در خودمان می بینیم و تمام مشکلاتی که این روزها همه در زندگی با آن دست و پنجه نرم می کنند، بخاطر شخصی دیگر مجبور به برگشت و صرفنظر از صعود به قله شویم، این روزها بسیار سخت شده است. برگشتن دوست همنوردمان امیر هروآبادی با وجود تمام توانایی هایش به همراه همنورد مصدوم برایمان درسی شد تا آن را دوباره در ذهنمان مرور کنیم که چه بسا هر لحظه زمان امتحان فرا برسد و ما باید خودمان را محک بزنیم. نوشتن و خواندن این مسئله بسیار ساده و عمل به این موضوع کاری بسیار سخت ولی شایسته و قابل ستایش است که فقط باید در آن موقعیت بود تا آن را درک نمود و متاسفانه این روزها کمتر در جامعه کوهنوردمان شاهد آن هستیم.
پس از برگشتن دو همنوردمان بعد از تقریبا یک ساعت کوهپیمایی به منطقه کنگلک پایین و پس از گذر از آن پس از دقایقی به کنگلک بالا رسیدیم. در آنجا نیز استراحت کوتاهی کردیم. مسیر همچنان پرتردد بود عده ای در حال بالا آمدن و عده ای دیگر در حال پایین رفتن بودند تا به امروز منطقه را با این ازدحام ندیده بودیم.
هوای آفتابی و گرم و کوله های سنگین شرایط را کمی سخت کرده بود ولی چشم انداز اطراف منطقه و حال و هوای آن خستگی را از تن دور می کرد. بعد از استراحت در منطقه کنگلک بالا و پس از دقایقی کوهپیمایی به شیب معروف لیزونک رسیدیم. در اینجا سرپرست چند نفر از همنوردان را برای بررسی اینکه در پناهگاه جا برای تعداد نفرات گروه هست یا خیر با گام سریعتر به پناهگاه سرچال فرستاد. خوشبختانه در پناهگاه جا برای تعداد نفرات گروه بود.
بعد از عبور از شیب لیزونک به شیب زیر پناهگاه رسیدیم دیدن پناهگاه قوت قلب بزرگی برایمان بود. ساعت ۱۶ عصر به پناهگاه سرچال با ارتفاع ۳۷۵۰ متر رسیدیم و در جایی که دوستان همنوردمان برایمان درنظر گرفتند، مستقر شدیم. طبق پیش بینی هایی که در مسیر می کردیم پناهگاه بسیار شلوغ بود و از خوش شانسیمان بود که جا برای تعداد نفراتمان پیدا شد. گروه ها و تیم هایی که بعد از ما به پناهگاه سرچال رسیدند در اطراف پناهگاه چادر زدند.
در پناهگاه با همنوردانی از استان های مختلف آشنا شدیم. پس از درست کردن چای و خوردن آن دور هم جمع شدیم و در مورد برنامه ریزی فردا صحبت کردیم. سرپرست نظرش این بود که برنامه فردا بسیار متاثر از هوای امشب است. بعد از صحبت و نظرها و پیشنهادات مختلفی که به سرپرست شد تصمیم بر آن شد که منتظر هوای شب باشیم. مشغول درست کردن شام شدیم و بعد از آماده شدن به دور همدیگر نوش جان کردیم. تصمیم گرفتیم زود بخوابیم تا برای صعود فردا آماده باشیم.
ساعت ۳:۳۰ صبح از خواب بیدار شدیم و هوا بارانی همراه با رعد و برق و گه گاهی باد شدید بود. متاسفانه پیش بینی های هواشناسی درست از آب در آمد و تا ساعت ۶:۳۰ صبح همچنان باران میبارید که صعود را با مشکل مواجه می کرد. بعضی از تیم هایی که در منطقه علم چال چادر زده بودند، به پناهگاه سرچال بازگشتند.
ساعت ۶:۳۰ باران بند آمد ولی هنوز هوای اطراف منطقه علم کوه ابری و نامساعد بود. سرپرست برنامه تصمیم گرفت با توجه به هوای نامساعد منطقه در سمت علم کوه و چالون و از دست دادن زمان زیاد، به قله سیاه گوک صعود کنیم.
به سرعت وسایلمان را برای صعود آماده کردیم. ساعت ۷ از پناهگاه سرچال به سمت قله سیاه گوک حرکتمان را آغاز نمودیم. در اوایل شروع حرکت نسیم خنکی می وزید و صورتمان را نوازش می داد و این نوازش گه گاهی تبدیل به سیلی سوزناکی می شد. ولی رفته رفته هوا بهتر شد اما قله علم کوه و چالون همچنان در بین ابرهای تیره استتار شده بودند.
شیب مسیر زیاد بود ولی فشار چندانی نمی آورد. مه پایین دره با گرم شدن هوا به سمت بالا می آمد و سرعت بالا آمدنش از سرعت بالا رفتن ما بیشتر بود. به بالای یال رسیدیم. با ادامه مسیر به سمت غرب راه را به سمت قله سیاه گوک ادامه دادیم. در مسیر هر یک ساعت یکبار استراحت دو سه دقیقه ای برای خوردن آب و تنقلات داشتیم. تعدادمان از روز قبل بیشتر بود. چند نفر از دوستان همنورد گیلانی مان که شب به پناهگاه رسیده بودند و ۳ نفر از کوهنوردان بجنوردی در این صعود همراه ما بودند.
ساعت ۱۰ به قله سیاه گوک شمالی با ارتفاع تقریبی ۴۴۵۰ متر رسیدیم هوا همچنان با ما یار بود. به یکدیگر خسته نباشید گفتیم و به اتفاق سرود قله خواندیم و عکس های دسته جمعی زیادی گرفتیم. این قله به دلیل چشم اندازه های فوق العاده ای که از قله ها و مناطق اطراف خود دارد دارای موقعیت بسیار خوبی است.
بعد از استراحتی کوتاه بر روی قله از مسیر شن اسکی به سمت پناهگاه سرچال بازگشتیم. همیشه برگشت از مسیر شن اسکی لازم به رعایت احتیاطات خاص خود می باشد. ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه به پناهگاه سرچال رسیدیم. بعد از خوردن نهاری مختصر و جمع جور کردن وسایلمان آماده برگشت به سمت پایین شدیم. پناهگاه سرچال برخلاف روز قبل پناهگاه خیلی خلوت بود تیم ها و گروه های زیادی بخاطر شرایط نامساعد هوایی به سمت پایین بازگشتند.
متاسفانه پناهگاه سرچال تنها مانده بود با کلی زباله که ما کوهنوردان در آن به جا گذاشته بودیم. خوشبختانه با پیشنهاد یکی از دوستان تصمیم به تمیز کردن اتاقی از پناهگاه شدیم که در آن مستقر بودیم بعد از جمع آوری زباله ها و جارو زدن، زباله هایمان را به پایین بازگرداندیم.
هوا در هنگام برگشت مه آلود بود. در هنگام برگشت کوهنوردانی را از استان های مختلف کشور می دیدیم که به قصد صعود به قله های مختلف در حال بالا آمدن بودند. ساعت ۱۷:۴۰ دقیقه به قرارگاه ونداربن رسیدیم و دو همنوردی که بعد از سنگ کشتی بازگشته بودند را دیدیم. خوشبختانه حال آن همنوردمان خوب شده بود.
بعد از خوردن مختصری غذا در قرارگاه ونداربن سوار مینی بوس مان شدیم و به سمت رشت بازگشتیم. در مینی بوس جلسه پایانی برگزار شد و دوستان همنورد شرکت کننده در برنامه نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کردند. بعد از اتمام جلسه پایانی به خوابی عمیق فرو رفتیم. ساعت ۱ بامداد به شهر رشت رسیدیم.
اجرای برنامه سیاه گوک به جای صعود به قلل چالون به سیاکمان سرشار از نکته ها و تجربیات مختلف بود. در لحظه لحظه برنامه شما در شرایطی قرار می گیرید که باید بهترین تصمیم را متناسب با آن شرایط بگیرید. بد شدن حال یک همنورد، هوای نامساعد، زمان کم و …همواره در هنگام بازگشت از مسیر، یاد جمله معروف کوهنورد بزرگ روس” آناتولی بوکریف” بودم، “سخت ترین مسئله در کوهنوردی گرفتن تصمیم درست در شرایط دشوار است.”
منبع: عباس جعفری. گیتاشناسی ایران جلد اول، کوه ها و کوه نامه ایران. / علی مقیم. کوهنوردی در ایران
سامره داشاد
مرداد ۹۵
گزارش جالبی بود.با خواندن آن احساس کردم خودم هم با شما همراه هستم.زنده باشید و فرازهایتان مستدام باشد.برای همه شما ارزوی موفقیت روزفزون و تدام فتح قله های رفیع را دارم.شاد باشید….