در نیمه دی ماه سال ۹۷ بود که قلب مهربان محمود قلی زاده به شکلی حیرت آور از حرکت باز ایستاد و مرگ ناگهانی او ، ناخود آگاه آدمی را به یاد این جمله معروف “صادق هدایت ” در اثر جاودانش “بوف کور” می اندازد که :
“در زندگی ، زخمهایی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته می خورد و می تراشد . این دردها را نمی شود به کسی اظهار کرد چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند و اگر کسی بگوید یا بنویسد مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آن را با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی کنند “.
آری ، محمود عزیز هم در آن روز سرد زمستانی و در گورستان قدیمی و پیر شهر ، تمام معماهای دردها و زخم های نگفته خود را ” در پس و پشت” خنده ها و لبخندهای همیشگی اش به زیر خاک برد و آه و افسوسی بی پایان برای ما “دوستانش” بر جای گذاشت .