شاید واژه «بیابان» درنظر ما فقط گسترههای دشتی بیآب و علف باشد اما یک کوهستانِ تخریبشده که پوشش گیاهی خود را از دست داده نیز میتواند در نداشتن آثار حیاتی چشمگیر، به بیابان پهلو بزند. چنین کوهستانی، میتواند برای زیست پایدار کشور از بیابانهای مسطح خطرآفرینتر باشد؛ چراکه کوهستان بیابانی نه یک پدیده طبیعی که عارضهای شوم و انسانساخت است. به علاوه خطر فرسایش خاک در کوهستان بهدلیل شیبدار بودن زمین، دهها بار بیشتر از دشت است.
۲۷خرداد (۱۷ژوئن) بهعنوان «روز جهانی مبارزه با بیابانزایی» شناخته میشود. بیش از ۲۰سال است که به مناسبت این روز، در ایران هم مراسمی برگزار میشود و در طول سال در طرحهایی برای مقابله با بیابانزایی، بذرها و بوتهها و نهالهایی کاشته میشود. اما هر سال وسعت بیابانهای ما بیشتر میشود و حتی پهنههای آبی و جنگلهای کشور نیز بیابانی میشوند! امروزه هیچ ایرانیای برای دیدن بیابان نیاز به انجام سفرهای طولانی ندارد؛ نهتنها ساکنان شهرهای کرمان، یزد و زاهدان میتوانند غول بیابان را در کنار شهر خود ببینند، بلکه اهوازیها هم که تا چند سال پیش در محاصره آب و تالاب میزیستند یا ساکنان ارومیه که بزرگترین دریاچه داخلی ایران را نزدیک خود داشتند یا حتی مردم بهشهر که جنگل هیرکانی را داشتند نیز میتوانند بیابان و کویر را بیخ گوش خود به نظاره بنشینند.
در جاهایی مانند بهشهر و نکا، پاکتراشی جنگل و در پی آن بهرهبرداری از خاک و شن منطقه (با عنوان غلطانداز «معدنکاری») بیابان را در هولناکترین صورت خود، به شکل تپههای «مریخی» یعنی چاکچاک و بیهیچ پوشش گیاهی، فراروی ما قرار داده است. همچنین همینطور است قطعههای بیابانی بیشمار در کنار رودخانههایی مانند هراز که بر اثر برداشت شن و ماسه از حریم رودخانه و دامنههای کوهستان پدید آمده است. در بسیاری از بخشهای زاگرس، چرای بیش از ظرفیت و طولانی مدتِ دام یا شخم زدن پای درختان در پهنههای جنگلی و اجرای طرحهای انتقال آب و نفت و گاز یا سدسازی و راهسازی و معدنکاری بیاعتنا به محیطزیست و… سبب شکلگیری بیابانهای کوهستانی وسیع یا موضعی شده است. در تهران، کوهستان توچال که منبع بزرگ آب شهر، بزرگترین تفرجگاه و ورزشگاه این ابرشهر و یک اندوختگاه ژنتیک کممانند است بهعلت اجرای طرحهای توسعه تلهکابین، جادهها و تأسیسات وابسته به آن، همچنین بهعلت گردشگری بیملاحظه و چرای دام و سبزیچینی انبوه و در دامنهها بهعلت نابود شدن تنوع طبیعی گیاهان در طرحهای درختکاری و پارکسازی و… در خطر بیابانی شدن است. همچنین است رودخانههای تهران که بیشترین بخشهای حریم و بستر آنها یا به زیرساختوساز رفته یا براثر شکلگیری «شنچاله»های بسیار و نابود شدن پوشش گیاهی، به لکههای بیابانی بدل شدهاند. راهکار اصلی در جلوگیری از بیابانی شدن کوهها که تولیدکننده و نگهدارنده اصلی آب در کشور ما هستند، نه اجرای طرحهای پرهزینه بذرکاری و نهالکاری و آبخیزداری سازهای بلکه حفظ کلیت طبیعی و جلوگیری از تخریب و فرسایش آنهاست.