اگر چه این سوال اغلب برای همه پیش می آید، ولی باید برای این مورد به پزشک مراجعه شود و گاها پزشکان نیز عقاید بسیار متفاوتی دارند.
یک چیز در این رابطه بسیار مهم است و آن این است که کودک باید برای انجام کار مربوطه به اندازه کافی سن داشته باشد برای تشخیص موارد درست از نادرست، مسیر صحیح از نا صحیح و داشتن حس خوب تا ارتفاع منطقی. گاهی اوقات در کودکان، ارتفاع، خستگی، سختی مسیر و غیره را می توان با شروع گریه کردن در آنها دید، چرا که این عامل را می توان شروعی برای یک مشکل در کودک دانست که در این مرحله باید بلافاصله از حرکت بازمانده و فورا شروع به فرود نمائید.
بعنوان مثال، کودکی که محل زندگی اش در نزدیکی سطح دریا می باشد، برای صعود به ارتفاع می باید در سال اول فقط تا ارتفاع ۲۳۰۰ الی ۲۵۰۰ متری صعود داشته باشد. سال دوم الی سوم تا ارتفاع ۳۹۰۰ متری، سال چهارم تا ارتفاع ۴۲۰۰ متری و سال بعد تا ارتفاع ۵۰۰۰ متر را صعود کند. از ارتفاع ۵۰۰۰ به نیاز به تمرین های هم هموایی و تکنینک های خاص ورزش کوهنوردی می باشد این مهم فقط با نظارت دقیق والدین و مربی باتجربه و زیر نظر پزشک باید صورت پذیرد.
با این حال در صعود باید به فرزند خود گوش دهید و مطلقا هیچ دلیل غیر ضروری را برای صعود بالاتر کودک نباید به او القاء کرد. علی الخصوص در شرایطی که کودک دیگر احساس امنیت نمی کند و یا شروع به گریه کردن می کند. درست همانند بزرگسالان، کودکان نیز باید با محیط و شرایط کوهستان خو بگیرند.
پی نوشت: یکی از فاکتورهای مهم ایمنی حضور کودکان در ارتفاع مدت زمان حضور آنان در ارتفاعی است که کودک برای اولین بار به آن ارتفاع صعود نموده است.
حضور کودک نباید در ارتفاع بیش از ۶ ساعت باشد. با حضور بیش از ۶ ساعت علائم بیماری ارتفاع در کودک بروز می کند.