درفک با ارتفاع تقریبی ۲۷۵۰ متر یکی از کوه های بسیار زیبا و دوست داشتنی گیلان است. سترگی و عظمت آن هنگام گذر از اتوبان رشت به رستم آباد در روزهایی که ابری نیست یکی از مناطقی بسیار دل انگیز و جذاب کوهنوردی استانمان است.
صعود به قله درفک از راه های متعددی امکانپذیر است. جبهه شرقی (شاه شهیدان)، جبهه جنوبی (ییلاق اربوناب- روستای نورالعرش)، جبهه جنوب شرقی (روستای خورگام در منطقه عمارلو)، جبهه شمالی (از دو مسیر کردسرا و گردوپشته) میسر می باشد که این روزها صعود از مسیر شمالی، کردسرا دستخوش تغییرات زیادی شده تا جایی که صعود را بسیار سخت نموده است.
مسیر صعود برنامه ما، منطقه گاواسکینز، یکی از دشت های بسیار زیبا قبل از دشت آخر، زیر دیواره درفک بنام میانه سراست که در جبهه شمالی واقع گشته و صعود آن از روستای گردوپشته آغاز می گردد. این مسیر در قدیم یکی از راه هایی بود که بومیان منطقه برای رسیدن به کاسه درفک و برداشتن یخ از غار یخی از آن استفاده می کردند تا زمانیکه زلزله سال ۶۹ باعث از بین رفتن مسیر از میانه سرا به کاسه درفک شد و از آن پس این مسیر کمتر مورد توجه کوهنوردان گیلانی قرار گرفت.
ساعت ۵:۱۵ دقیقه صبح روز جمعه چهاردهم خرداد سال ۱۴۰۰ با رسیدن همنوردان به پای مینی بوس در محل قرار همیشگی مان، با سه دستگاه مینی بوس به سمت امامزاده هاشم حرکت کردیم. حضور همنوردان بسیار گرم و صمیمی در برنامه، هوای خنک بهاری، خوشحال و سرمستمان میکرد از اینکه صعود خوبی را در یکی از مناطق بسیار زیبا و بکر گیلان در پیش رو داریم.
با رسیدن به امامزاده هاشم و با وارد شدن به جاده سمت راست از اتوبان خارج شدیم و با عبور از روی پل، وارد لاین مقابل یعنی به سمت رشت شدیم. پس از آن وارد اولین فرعی در سمت راستمان یعنی شهر بیجار گشتیم.
پس از گذشتن از پل بتنی به دو راهی می رسیم که روستای براگور را از رودسرا جدا می کند ما برای رسیدن به محل مورد نظرمان باید به سمت روستای براگور یعنی سمت راست مسیر را ادامه دهیم و در دو راهی دوم به سمت چپ رفته و پس از رسیدن به دو راهی سوم مجددا مسیر سمت چپ را انتخاب نمودیم. ( سمت راست به روستای فرارود می رسد). از پل آهنی عبور کردیم و مسیر سمت راست را برای رسیدن به روستای گردوپشته برگزیدیم و در ساعت ۶:۵۰ به امامزاده صالح رسیدیم و در آن جا از مینی بوس ها پیاده شدیم.
هوا بسیار خنک و باران بسیار اندکی در حال باریدن بود. برای دقایقی دور هم جمع شدیم تا به صحبت های سرپرست برنامه گوش دهیم. پس از صحبت های سرپرست در مورد عوامل اجرایی برنامه، از جمله جلودار و عقب دار و … ، راهنمای برنامه توضیحاتی درباره مسیر پیش رو به دوستان همنورد ارائه داد. پس از آن سرپرست دقایق کوتاهی را برای صرف صبحانه مشخص نمود.
ساعت ۷:۲۵ دقیقه بود که با گامی آرام کوهپیمایی مان را با رد شدن از خانه های روستایی در جهت جنوب آغاز نمودیم. تعداد شرکت کنندگان در برنامه ۴۲ نفر بود. رفته رفته آفتاب درخشانی لابه لای درختان نیز جلوه گر شد و پس از دقایقی دوباره هوا ابری و بارانی شد. با رسیدن به اولین دو راهی به سمت شرق رفته و پس از دقایقی به دو راهی دوم میرسیم که سمت راست مسیرمان را ادامه دادیم.
پس از گذر از شیبی به دالانی مملو از درختان بسیار بلندی رسیدیم که با وجود اینکه ما را بخاطر بلندی شان از دیدن آسمان محروم کردند ولی با فضای بسیار زیبایی که با قامت بلندشان ساختند، چشم هر ببیننده ای را مجذوب خود نمودند. به راستی که درفک در همه فصول زیباست و در هر فصل، زیبایی خاصی از خود را جلوه می نماید.
آواز خوانی توسط یکی از همنوردان قدیمی نیز هر از چندگاهی از بین صف شنیده می شد. قرار گرفتن در آن فضای بسیار زیبا و بکر حس بسیار ارزشمندی را به دنبال خود داشت و وقتی این حس زیبا با آوازهای دلنشین کوهستان به هم آمیخته شد، ارزش آن حس را دو چندان کرد.
فضای بسیار خوبی در برنامه حاکم بود. شرکت کنندگان بسیار خوب، شوخی های خوب و دلنشین سرپرست هم بر فضای شاد برنامه می افزود. دقایقی را در آن دالان استراحت نمویم و دوباره به مسیر خود ادامه دادیم. مسیر کاملا جنگلی و پوشیده از درختان بلند است. ساعت ۸:۴۰ دقیقه به اولین دشت به نام کیسو که به آن برابرین هم می گویند، رسیدیم که کلبه و چشمه ای هم در آنجا وجود دارد.
بدون توقف مسیرمان را به سمت جنوب ادامه دادیم. وارد شیب تقریبا تند شدیم تا به دشت دوم مسیرمان یعنی بیند برسیم. ساعت ۹:۲۰ بود که به دشتی مورد نظر رسیدیم و دقایقی را درآنجا استراحت نمودیم. هوا همچنان با ما یار بود. متاسفانه هوا ابری بود و نمیشد زیبایی دیواره را دید. در هوای صاف و بدون ابر می توان از دشت بیند دیواره زیبای درفک را دید.
زمانی به عکس گرفتن گذشت. با همه شوخ طبی که سرپرست داشت ولی در اجرای زمانبدی ها تاکید و جدیت خوبی نشان میداد. از انتهای دشت بیند، از سمت چپ به سمت شرق با همان گام آهسته و پیوسته مسیرمان را ادامه دادیم و ساعت ۱۱ بود که به دشت زیبای گرگ آب سر رسیدیم.
در دشت گرگ آب سر توقف کردیم. پس از دقایقی استراحت و خوردن تنقلاتی اندک، مسیرمان را از سرگرفتیم. جهت مسیرمان جنوب شرق است. مسیر در اینجا شیب متوسطی دارد و تکه سنگ های بزرگی در سمت چپ مان وجود دارند. مسیر همچنان جنگلی و مسیر یابی در چنین جنگل هایی بسیار کار حساسی ست و نیازمند تسلط کافی به منطقه می باشد.
ساعت ۱۲:۱۰ بود که به دشت بسیار زیبای گاواسکینز رسیدیم. به جرات می توان گفت منطقه گاواسکینز یکی از مناطق بسیار زیبای استان گیلان است. وجود کلبه ها و نمای بسیار زیبا و مشخص دیواره شمالی درفک از ویژگی های منحصر بفرد این منطقه می باشد. در سمت راست این دشت چشمه آبی نیز وجود دارد.
کلبه ها در این فصل از سال تقریبا خالی از سکنه بودند که جای تعجب بود فقط یکی دو نفر از اهالی منطقه در آن جا و یا دشت های پایین تر حضور داشتند. متاسفانه باز بدلیل ابری بودن، دیواره درفک مشخص نبود ولی خوشحال از دیدن چنین منطقه ای زیبا، به یکدیگر خسته نباشید گفتیم و بعد از خواندن سرود بسیار زیبای بصورت جمعی نهارمان را در دشت بسیار زیبای گاواسکینز خوردیم و برای دقایقی استراحت نمودیم. ساعت ۱۳:۴۵ دقیقه آماده بازگشت شدیم.
با همان گام آرام مسیر برگشت را در پیش رو گرفتیم در دشتی های گرگ آب سر و بیند استراحت های کوتاهی کردیم. موقع برگشت بارش باران بیشتر شد. استراحت و توقف ها در موقع برگشت بخاطر وجود باران بسیار محدود شده بود. ساعت۱۷:۳۵ دقیقه بود که به روستای گردوپشته و به پای مینی بوس ها رسیدیم. پس از گفتن خسته نباشید به یکدیگر و به امید دیدار در برنامه بعد از یکدیگر جدا شدیم و سوار مینی بوس ها شده و به سمت رشت رهسپار گشتیم.
کمیته فنی باشگاه سپهر رشت