یاد شیرین شقایق امّا هرگز از ذهن زمین پاک نخواهد شد.
هفده سال از آن شب تیره پائیزی گذشت.
هفده سال از آن توفان هولناک پیچیده در صخره های درفک که یارانمان هادی نیک اندام؛ فرخنده سپهری آزاد؛کبری اسرافیلیان و بهروز برزو را به کام مرگ کشید گذشت اما همچنان یادشان در دل ما و کوهها باقی است.
یادشان گرامی باد
یادها
گر چه خواهد بارید
برف سنگین فراموشی ها
روی دل ها، چشمان
در زمستان سیاهی که در آن
وسعت حنجرهی بلبل ها یخ زده است؛
گر چه خم خواهد شد
قامت نارون عاطفه ها
زیر سنگینی این ساکت سرد؛
یاد شیرین شقایق امّا
هرگز از ذهن زمین پاک نخواهد شد.
رنگ های پر یک طاووس
نغمهی یک ناقوس
کورسوی فانوس
زنده در ذهن زمان خواهد ماند.
بذرها زیر زمین می مانند
بذرها زیر زمین می مانند.
ای نوازش گر اندوه گسار!
ای صمیمی تر از بوی بهار!
از دل خاک که مدفون شده در جامهی برف
لالهی یا دتو خواهد روئید.
روی مژگان درختان اقاقی، هر سال
خوشهی یاد تو خواهد آویخت
شرم آلود و سر افکنده به پیش
پیش زیبایی جان تو – ای ابر سپید!
باز خواهد رویید
دسته های نرگس.
ای نگاه تو فراوان زیبا!
اختر یاد تو خواهد تابید
تا فراسوی شبان یلدا…