– مرگ دو کوهنورد براثر سقوط بهمن!
– سقوط یخنورد بدلیل رها شدن طناب از دست حمایتچی!
– برخورد کرامپون با عضله دوقلو و پارگی عضله و عمل جراحی!
– برخورد کرامپون با ران در زمان تمرین و پارگی عضله همراه با ۸ بخیه!
– برخورد نوک کلنگ با چشم در زمان نجات کارآموز و آسیب به چشم مربی!
– گیرکردن ابزار فرود در گره انتهای طناب در زمان فرود در آب و مرگ بر اثر خفگی!
– سقوط سنگنورد بر اثر عمل نکردن گیری گیری و عبور از ته طناب بدلیل نداشتن گره!
– سقوط سنگنوردی در حال فرود بر اثر کشیدن گره قفل خودکار (پروسیک) همراه با برخورد به زمین و شکستن دو مهره کمر!
رخدادهای مذکور تنها تعدادی از حوادثی است که طی چندسال اخیر با آن برخورد داشتهایم که در زمان تمرین، مسابقه و یا آموزش رخ داده و متاسفانه منجر به نقص عضو و در مواردی مرگ دوستی شده!
حوادث هر یک از محیط های فنی یکی از شاخههای کوهنوردی با شرایط خاص محیط دیگر متفاوت است. همانگونه که داشتن گره در انتهای طناب در محیط های خشک مهم است، به همان میزان نداشتن گره در زمان فرود در آبشارهای پرآب اهمیت دارد!
دانستن آموزههای هر فنی دلیلی بر بی نیازی از دیدن آموزشهای سایر فنون نمی باشد!
آشنایی با ابزار در هر سطحی دلیلی بر نادیده گرفتن استفاده از قوانین خاص آن وسیله نیست!
دیدن دورههای آموزشی بدون فعالیت و کسب رزومه در پیمایش قلل، یخچالها و دیوارهها برترین مربیان را هم افرادی بیتجربه قلمداد می کند! حوادث کوهستان مربی و مبتدی را تهدید می کند!
حوادث دور بسیار هم نزدیک هستند! کافی است به خود، تجربه خود و ابزار خود بیش از حد اطمینان کنیم یا مغرور شویم!
یک حادثه سفیری است منفی برای رشتهرشته کردن همه اندوختههای یک ورزش…
پس در کنار صعود، آموزش ببینیم و در کنار آموزش، صعود کنیم…